کتاب سیاست خارجی روسیه در قبال اتحادیه اروپا در دوران پوتین

کتاب سیاست خارجی روسیه در دوران پوتین

کتاب سیاست خارجی روسیه در قبال اتحادیه اروپا در دوران پوتین

کتاب سیاست خارجی روسیه در قبال اتحادیه اروپا در دوران پوتین

سیاست خارجی مقوله ای است که با شرایط خاص دچار تحول و دگرگونی می شود و به طبع، این دگرگونی، ناشی از منفعت زایی است که امور با خود دارند، دارای اولویت هایی نیز می گردند که باید در هر دوره مورد توجه قرار گیرد. اما در سیاست، بسیاری از صاحب نظران معتقد به تغییر و تداوم هستند و در مورد سیاست خارجی کشورها هیچگاه از سنتهای سیاست خارجی غفلت نمی شود زیرا این سنت ها در بسیاری موارد بر اساس مولفه های نسبتا با دوامی در طول زمان شکل شکل گرفته اند. بر این اساس نمی توان سیاست خارجی کشوری را بدون عنایت به این سنت قضاوت کرد.

کتاب کتاب سیاست خارجی روسیه در قبال اتحادیه اروپا در دوران پوتین

در مورد روسیه تحولات و فراز و نشیب زیاد بوده اما در همه ادواری که روسیه با دنیای خارج از مرزهای ملی اش در ارتباط بوده شاهد تغییر و تداوم در رویکردها، استراتژی ها و عملکرد این کشور در صحنه بین المل بوده ایم. در مواجه روسیه با اروپا همیشه این سوال مطرح بوده یا بهتر بگوییم این تمایل وجود داشته، تا خود را بخشی از اروپا بدانند چه به لحاظ جغرافیایی و چه به لحاظ فرهنگی، البته این رویکرد مقوله جدیدی نیست و در تاریخ روسیه این حس وجود داشته است که همیشه خود را بخشی از اروپا بداند.

البته این تمایل روسیه بسته به تامین منافع ملی خود بوده است. آنجایی که آسیایی بودن مفید است خود را آسیایی می نامند و آنجا اروپایی بودن منفعت را به همراه دارد اروپایی است. این جلمه از داستایوفسکی نویسنده شهیر روسی نقل شده است که در زمانی که ما در آسیا آقایی می کنیم در اروپا ما را حلق آویز می کنند.

اما در حال حاضر به نظر می رسد اروپایی بودن منافع روسیه را بیشتر از هر زمانی دیگری تامین نماید. ضرورت های اقتصادی و توسعه برای روسیه درصدر برنامه هایش قرار دارد و برای رسیدن به توسعه احتیاج به ابزار دارد و برای رفع این نیاز از اروپا بیشتر می تواند استفاده کند تا دیگر کشورهای جهان سومی که در قبل از فروپاشی سعی در ایجاد ارتباط با آنها را داشت.

در گذشته سیاست ها و استرانزیهای شوروی سابق حول این سیاست بود که بتواند در یک حاصل جمع به مناطق نفوذ خود بیافزاید، و سطح ارتباطات خود را با جهان سوم برای ایجاد فی اغرب افزایش دهد. این در شرایطی بود که روسیا، در رقابت ایدئولوژیک با غرب بود و فاصله این در بسیار زیاد بود.

در حال حاضر فارغ از فضای جنگ سردی، اولویت با اهداف توسعه اقتصادی است که اهداف استراتژیک صرف می چربد و این کشور مجبور به ایجاد ارتباطات وسیع اقتصادی با غرب و مخصوصا اروپا است زیرا عمده ترین مخرج مشترک در روابط هر دو انرژی است.

نیاز مبرم به سرمایه جهت توسعه اقتصادی برای روسیه و انرژی برای تولید صنعتی برای روسیه، آنها را در حوزه انرژی به هم پیوند می زند. این حوزه ای است که نه اروپا حاضر به سازش در مورد آن با آمریکا است و نه روسیه بدون آن می تواند به منابع قابل اطمینان تری برای تهیه سرمایه دست یابد. بنابر این روابط بین اروپا و روسیه برای هر دو از جنبه های اقتصادی، امنیتی و استراتژیک مهم تلقی می شود.

بر اساس این ملاحظات است که روسیه بیشتر خود را اروپایی میداند و سعی در گسترش روابط خود با اروپا و کشورهای صنعتی دارد و البته در این بده بستان طرفها باید نیازهای اساسی همدیگر را تامین کند به همین منظور هم هر دو قایل به فضای مشترک هستند و پروژهای زیادی را در سطوح بالا در حال اجرا دارند. در حقیقت این کتاب تلاشی است برای واکاوی بیشتر در مورد این موضوع شاید ه در پیدا کردن راه حل هایی برای سیاست خارجی کشوری چون جمهوری اسلامی ایران مقيد